۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

اسرار ایران واسرائیل-قسمت دوم

نظامهای سیاسی فاقد مشرعیت کافی در بین مردم, برای توجیه اقدامات سرکوبگرانه وبرخورد با جنبش های ازادیخواه مردمی نیاز به یک دشمن خارجی دارند ,دشمنی با قدرتی مخوف و ویرانگر که به ظن انها هدفی جز سلطه و استعمار کشورشان ندارد.

رهبران ایران پس از پیروزی انقلاب به علت تفسیر به شدت سیاسی که از مذهب شیعه داشتند اندک اندک ازادیهای اجتماعی مردم را به بهانه مغایرت با شئونات اسلامی محدود کردند هدفی جز سلطه و استعمار کشورشان ندارد.
این اقدام با واکنش نهادها وسازمانهای مردمی و روشنفکران جامعه منجر گردید هدفی جز سلطه و استعمار کشورشان ندارد.
حکومت برای برخورد با این اعتراضات نیاز داشت خواسته های این جنبش ها را وابسته به یک دشمن خارجی معرفی کند وچه کشوری مناسب تر از اسرائیل!

اسرائیل برای مقامات سیاسی ایران همواره به عنوان یک دشمن بالفعل مطرح بوده است.اظهارات خصمانه مقامات دو کشور در قبال یکدیگر اتش این نزاع دیرینه همواره روشن نگاه داشته است.

اقدامات وحشیانه اسرائیل در برخورد با ملت فلسطین, جنگ های متعدد میان اعراب و اسرائیل, این رژیم را به شدت در اذهان ملت های عرب منفور کرده است, ایران که همواره ارزوی رهبری جهان اسلام را درسر دارد,
ازاین کینه ملتهای اسلامی به بهترین نحو استفاده میکند و با معرفی خود به عنوان دشمن اصلی اسرائیل عدم مشروعیت داخلی را با محبوبیت جهانی در بین مسلمانان تا حدی برطرف میکند.

صلح خاورمیانه:
از همان زمان تاسیس کشور اسرائیل در سال 1948 برنامه های متعددی برای انعقاد پیمان صلح بین اسرائیل و فلسطینیان ارائه شده است که هر بار از سوی یکی یا هرودوطرف رد شده است, تلاشهای امریکا به عنوان حامی اصلی اسرائیل برای صلح بین اعراب و اسرائیل با انعقاد پیمان صلحی بین یاسر عرفات و اسحاق رابین و انور سادات رئیس جمهور مصر نقطه عطفی در این تلاشها است.
اما مانع اصلی صلح اعراب وخصوصا فلسطین واسرائیل چیست؟

اسرائیل: کشور اسرائیل پس از تاسیس خود و بنا به برنامه خاخام های صهیونیست مدعی تمامی سرزمینهای مابین نیل تا فرات در عراق گردید. بلند پروازی مقامات اسرائیل در نگاه اول شاید مضحک به نظر برسد اما اگر از زاویه دیگری به مساله بنگریم به هدف واقعی ان پی میبریم:
اسرائیل در قلب خاورمیانه و در نقطه ای واقع شده که در محاصره کامل کشورهای عربی مسلمان قرار دارد, وسعت محدود این کشور در مقایسه با کشورهای همسایه باعث شده در تهدیدی دائمی قرار داشته باشد
اموزه های اسلامی, یهودیان را به عنوان دشمنان اصلی مسلمانان معرفی میکند اقدامات خشن و غیر انسانی ارتش اسرائیل در طی سالیان گذشته و حال, نفرتی عمیق از این رژیم در بین ملل منطقه ایجاد کرده است.
وسعت محدود اسرائیل, حتی اگر تمامی مناطق فلسطین را جزو ان بدانیم و محاصره کامل ان از سوی کشورهای منطقه اسیب پذیری شدید ان را نشان میدهد, طبق گزارش محرمانه سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل در صورتی که کشورهای همسایه که قرارداد صلح با این رژیم منعقد کرده اند برای مدت یک هفته این رژیم را تحریم کنند ومانع ورود و خروج کالا به اسرائیل شوند فروپاشی این رژیم حتمی است!
ایجاد تفرقه بین کشورهای مسلمان منطقه و ایجاد رعب و وحشت از ایران به عنوان کشوری که قصد رهبری جهان اسلام و تشکیل یک هلال شیعی در قلب کشورهای عربی را دارد از سیاست های دائمی اسرائل در طی سالهای پس از پیروزی انقلاب ایران است

فرایند صلح خاورمیانه که هدف ان پایان بخشیدن به نزاع اعراب و اسرائیل است, در صورت تحقق بزرگترین ضربه به بنیان وجودی اسرائیل است! در صورت تحقق صلحی پایدار اسرائیل در مرزهای خود محدود شده و دیگر بهانه ای برای جنگ افروزی از یک سو و مظلومیت نمایی در عرصه جهانی برای کسب حمایت ها وکمک های مالی کشورهای غربی ندارد, تحقق صلح به معنی نابودی ارمان اسرائیل بزرگ برای سلطه بر سرزمینهای نیل تا فرات است و این یعنی تشکیل کشوری به شدت اسیب پذیر و محدود در بین کشورهایی که اگر نگوییم دولت ها ,ملت هایشان هیچگاه به اسرائیل به چشم کشوری دوست و مشروع نمینگرند.
جنگ ونزاع دائمی در خاورمیانه بزرگترین نفع را برای اسرائیل دارد, این نزاع دائمی مانع وحدت رویه کشورهای مسلمان میشود بهانه ای برای تداوم تبلیغات مظلومیت یهودیان ایجاد میکند و صنعت نظامی اسرائیل را به عنوان پایه قدرت اقتصادی, رو به رشد نگاه میدارد .

از دیگر سو ایران برخلاف اسرائیل علنا باصلح درخاورمیانه و تشکیل دو کشور فلسطینی و یهودی مخالفت میکند, پرواضح است در صورت تحقق صلح, شعار سی ساله ایران در مخالفت با اسرائیل و حمایت از فلسطینیان رنگ میبازد و اصلیترین اهرم فشار حکومت بر دگراندیشان وجنبش های اجتماعی از دست میرود.
ازطرفی مخالفت با اسرائیل و نابودی ان از اصلیترین ارمانها واهداف حکومت اسلامی ایران است در صورت پایان نزاع خاورمیانه این رژیم با بحرانی شدید در فلسفه وجودی خود مواجه میشود, زیرا که رهبران ایرای همواره تنها راه صلح در خاورمیانه را نابودی اسرائیل میدانستند و با هرگونه برنامه صلحی که متضمن تشکیل دو کشور عربی اسرائیلی بوده مخالفت کرده اند.

یاسر عرفات رهبر فقید تشکیلات خودگردان فلسطین که پس از انعقاد پیمان صلح اسلو منفور مقامات ایران گردید در اظهار نظری میگوید:
ضربه ای که ایران به مردم و ارمان فلسطین زد, بزرگتر از همه جنایات اسرائیل در حق مردم فلسطین است.!

۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

اسرار ایران واسرائیل


خاورمیانه در طول تاریخ هیچگاه روی ارامش به خود ندیده است, این منطقه غنی از منابع زیرزمینی همواره صحنه مخاصمه قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است , گاهی مذهب, زمانی اب و زمین وروزی توسعه طلبی حکام خودکامه,عامل جنگ های طولانی وفرسایشی در این منطقه استراتژیک زمین بوده وهست.

امروزه ایران واسرائیل به عنوان دو قدرت بزرگ خاورمیانه مطرح هستند. دو کشور با فاصله ای چند هزار کیلومتری که گرچه مرز مشترک ندارند اما دشمن دیرینه و اشتی ناپذیر یکدیگرند.
سیاست منطقه ای این دو کشور همواره در جهت حذف دیگری تنظیم میشود, گرچه هیچگاه مستقیما علیه یکدیگر وارد جنگ نشده اند اما در هر نقطه جهان علیه منافع یکدیگر اقدام میکنند.

سالیان طولانی پس از پیروزی انقلاب ایران وحتی در جریان مبارزات مردم ایران اسرائیل و شعار مرگ بر ان ,جزئی جدایی ناپذیر از انقلاب ایران بوده است, سران انقلابی ایران همیشه در سخنان خود از اسرائیل به عنوان دشمن اصلی اسلام ومسلمین یاد کرده و خواستار حذف این غده سرطانی( به گفته ایت الله خمینی) از نقشه جهان شده اند .

از ان طرف در اسرائیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران( که تا قبل از ان از دوستان قابل اعتماد اسرائیل در منطقه خاورمیانه بود) با تغییر حکومت این دوست معتمد تبدیل به بزرگترین دشمن اسرائیل گردید.
تقریبا در تمامی سخنان مقامات این کشور, ایران ومبارزه با تهدیدات ان علیه یهودیان وظیفه همیشگی دولت اسرائیل بیان شده است .

با وجود تمامی این تعارضات تاریخی بین دوکشور, ایران واسرائیل دارای منافع مشترک وشباهات بی نظیری به یکدیگر هستند به گونه ای که هیچ دو کشوری مانند ایران واسرائیل تا این حد به یکدیگر شبیه نبوده و مشابه یکدگر عمل نمیکنند!

اسرائیل: کشور اسرائیل پس از پایه گذاری و رسمیت بخشی سازمان ملل در سال 1948 به مذهب به عنوان رکن اصلی نظام سیاسی خود نگریسته است, پایه گذاران اسرائیل دستورات تورات و وعده های ان را مبنی بر بازگشت یهودیان به سرزمین موعود دلیل بر خواست خداوند بر سکنی گزیدن قوم یهود در فلسطین میداند. روحانیون یهودی( خاخام ها) نقش بسیار بزرگی در رواج این اندیشه در بین یهودیان و حتی پیروان سایر مذاهب دارند, دولت اسرائیل از ابتدای تاسیس خود یک دولت به شدت مذهبی بوده واین تعصب مذهبی به گونه ای شدیدتر در بین مردم ساکن اسرائیل هم دیده میشود .
قدرت مقامات سیاسی رابطه ای تنگاتنگ با خاخامهای یهودی دارد, گرچه خاخام ها ظاهرا مقام سیاسی در ساختار قدرت ندارند اما در پشت صحنه اینها هستند که سیاست های اصلی و جهت گیریهای این کشور را تعیین میکنند.
تفسیر به شدت منجی گرایانه از ایین یهود در اسرائیل سبب شده است مقامات سیاسی و مردم این کشور
تاسیس اسرائیل بزرگ ( از نیل تا فرات) را زمینه ظهور مسیح, منجی اخر الزمان بدانند, اعتقاد به ظهور منجی اخر الزمان پس از تشکیل اسرائیل بزرگ مورد تایید بنیاد گرایانfundamentalists)) مسیحی یا به قولی مسیحیان صهیونیست نیز میباشد .
استفاده ابزرای از مذهب برای توجیه اقدامات غیر انسانی این کشوربه امری عادی در بین مقامات سیاسی اسرائیل بدل شده است, خاخام های یهودی با القائات خود سربازان ارتش را شدیدا تحت تاثیر قرار داده, به گونه ای که کشتار مردم غیر نظامی و بی دفاع فلسطین را نه تنها جنایت نمیدانند بلکه ان را وظیفه ای الهی در راستای اهداف خداوند میبینند!

در این سو اما در ایران:

پس از انقلاب اسلامی در ایران رژیمی روی کار امد که در ان دین اسلام وعلی الخصوص مذهب شیعه به پایه ورکن اصلی نظام سیاسی ایران مبدل گشت.
در قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان که اکثریت مطلق اعضای ان را روحانیون شیعه تشکیل میدادند اصلی به نام ولایت مطلقه فقیه وجود دارد که شخص رهبری نظام به عنوان ولی فقیه منصوب از جانب خداوند وجانشین امام زمان بیشترین قدرت سیاسی کشور را داراست.
نگاهی به تاریخ سی ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نشان میدهد به جز چند سال ابتدایی که لیبرالها قدرت را در دست داشتند, این روحانیون بودند که به گونه ای چشمگیر مناصب سیاسی در ایران را تصاحب کرده اند.
تفسیر های مطلق گرایانه از ولایت فقیه مخصوصا پس از درگذشت ایت الله خمینی و انتخاب ایت الله خامنه ای به رهبری سبب شده است که قدرت و تصمیم ولی فقیه به گونه ای مافوق قانون تبدیل شود,به گونه ای که خواست وحکم رهبری در هر زمینه ای فصل الخطاب عنوان گشته و هیچ شخصی حق اعتراض و انتقاد به تصمیمات وی را ندارد.

کلیه مقامات و مناصب کشوری ولشکری تنها زمانی مشروعیت دارند که توسط رهبری یا شخص منصوب رهبری تعیین شوند, عنصر مشروعیت (تایید مذهبی یک فرد یا سازمان ) شاخص ترین نمونه دخالت مقامات مذهبی در امور سیاسی ایران پس از انقلاب میباشد.
جامعه ایران مانند اسرائیل جامعه ای به شدت مذهبی است و روحانیون صاحبین واقعی قدرتند.

اعتقاد به ظهور منجی رکن اصلی مذهب شیعه میباشد و اصلیترین وظیفه نظام شیعی ایران در بیان مقامات این کشور زمینه سازی برای ظهور منجی اخرالزمان است, به اعتقاد روحانیون بلند پایه ومقامات ارشد سیاسی, ایران تنها کشوری است که برمبنای اصول و قوانین الهی اداره میشود و وظیفه دارد انقلاب اسلامی خودرا به جهان صادر کند این یک وظیفه و تکلیف دینی است.

حفظ نظام سیاسی ایران به عنوان تنها دولت شیعی و مشروع جهان اوجب واجبات است و هر شخص یا گروهی که به اعتقاد مقامات کشور به مخالفت با سیاست های نظام بپردازد, مفسد ومحارب معرفی شده وباید کشته شود.
در طول تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی مخالفین سیاسی با توسل به دین به شدت سرکوب شده اند,
عنصر مذهب الت دست مقامات وروحانیون دینی بوده که با تفاسیر دلخواه از احکام و اصول دینی ازان در جهت رسیدن به منافع خود استفاده میکنند.

مقایسه ای کوتاه و به دور از تنگ نظری بین ایران واسرائیل نشان میدهد این دو کشور در بسیاری زمینه ها مشابه یکدیگر عمل میکنند وحتی منافعی مشترک دارند ,
هر دو کشور نظام سیاسی خودرا مشروع و منتخب خداوند میدانند, زمینه سازی برای ظههور منجی اخر الزمان اصلی مهم و بنیادی در دو کشور است, استفاده از مذهب برای توجیه اقدامات و سیاست ها در هردو کشور امری عادی و پایه ای است.

پس چرا بعد از پیروزی انقلاب ایران, همواره دو کشور ایران واسرائیل دشمن اصلی یکدیگر بوده اند؟

ادامه دارد.

۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه

مجلس بی خاصیت


قبل از اعلام نتایج رای اعتماد مجلس به وزیران پیشنهادی پیش بینی بسیاری از نمایندگان اعم از اصولگرا یا اصلاح طلب بر این بود که حداقل 5 تا 6 تن از وزرا رای لازم را نخواهد داشتت ,حتی وکیل الدوله ای چون حمید رسایی گفته بود 4 نفر از وزرا رای نمی اوردند.
حالا چه اتفاقی افتاد که یک روزه مجلس از این رو به ان رو شد, داستانی دارد عجیب!

اگر نگاهی به قاون اساسی بیندازیم متوجه میشویم نقش قوه قانونگذاری بسیار گسترده وقدرتمند تعریف شده است, مجلس دارای جایگاهی اعظم نسبت به دیگر نهادهای کشور است ,تحقیق و تفحص در تمامی امور کشور(البته در مجلس پنجم قانونی به تصویب رسید که تحقیق و تفحص مجلس از نهادهای رهبری را ملزم به اجازه رهبر میکرد!) رای اعتماد به وزرا, تایید عدم کفایت ریاست جمهوری و.تصویب قانون درباره تمامی امور جاری کشور...چنین قدرتی میتواند مجلس را به فصل الخطاب تمامی امور کشور مبدل سازد, اما چرا چنین نیست؟

پاسخ بسیار ساده است, وقتی نماینگان مجلس که باید عصاره فضائل ملت باشند از فیلتری به اسم شورای نگهبان رهبری میگذرند قبل از اینکه مورد تایید ملت باشند به تایید رهبری میرسند, چگونه میتوان انتظار داشت که این افراد انتصابی حقوق ملت را پاسداری کنند؟
ظاهرا نمایندگان مجلس در انتخابات و توسط ارای مردم انتخاب میشوند, ولی وقتی در یک حوزه انتخابیه چندین نفر با خط فکری و مرام سیاسی یکسان کاندید میشوند و افراد دیگر توسط شورای نگهبان رد صلاحیت, ایا انتخاب مردم ارزشی دارد؟

در قانون اساسی, نظام کشور جمهوری اسلامی عنوان شده است, یعنی نظامی پارلمانی که مجلس براساس قانون اساسی در ان فعالیت میکند,
در هیچ کجای قانون اساسی نیامده است که نمایندگان موظفند انچه که رهبری میگوید به عنوان حجت شرعی وحکم حکومتی بپذیرند, اما دیدیم که مجلس بی خاصیت پس از روزها بحث و جدل نمایندگان موافق و مخالف در نهایت به دستور رهبر عمل کرد وکورکورانه رای اعتماد داد.

این چه مجلسی است که حتی برای انجام وظایف قانونی خود هم قدرت ندارد؟
اگر منویات ودستورات رهبری لازم الاجراست و چون وچرا در ان حرام,
چرا مردم را بیهوده به زحمت می اندازید و انتخابات برگذار میکنید؟
بگذارید شخص رهبری خود نماینده های مجلس را انتخاب فرمایند!

۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

داوودیه وکهریزک

داوودیه وکهریزک

پخش مستندی از انچه فاجعه فرقه داوودیه نامیده بودند از شبکه سه رسانه ناملی مرا به یاد کهریزک انداخت, اگر فرض کنیم همه انچه که در این برنامه به خورد ما داده شد واقعی بوده باشد( که البته اگر کمی دقت میکردید متوجه ویرایش ابتدایی و برش ناگهانی فیلم میشدید که نشان میداد مسئولین صداوسیما قصد داشتند هدف خاصی را ازنمایش این برنامه بدست اورند) به یک نکته شگفت انگیزبرمیخوریم , این فیلم مستند درخود امریکا وتوسط برنامه سازان امریکایی ساخته شده بودو همه افرادی که در این فیلم مصاحبه میکردند کاملا ازاد وبدون وحشت ازعواقب احتمالی سخن میگفتند, افرادی مثل رئیس پلیس, دادستان سابق مسئول ازمایشگاه پلیس امریکا, خبرنگاران و افرادی که به نوعی از ماجرا مطلع بودند, همه کاملا ازاد و بدون هرگونه فشاری مقابل دوربین نشسته و سخنانی میگفتند که به فرض دوبله صحیح ان, مستقیما عملکرد دولت و پلیس ان کشور را زیر سوال میبرد.
حال برگردیم به ایران, درجریان حوادث بعد ازانتخابات فاش شد بازداشتگاهی به نام کهریزک وجود داشته که زندانیان بدون کمترین امکاناتی و به گونه ای بسیار غیر انسانی و تحت فشار شدید در ان مکان نگهداری شده و به طرق مختلف تحت شکنجه قرارداشتند , به اعتراف مسئولین چندین نفردراین بازداشتگاه به قتل رسیده اند,
برخلاف امریکا که مسئولین رده بالای قضایی و سناتورها و نمایندگان مجلس این کشور در مسئله فرقه داوودیه دولت وپلیس این کشور را از اتهام مبرا دانستند, اینجا در ایران به اعتراف کمیته پیگیری مجلس و قوه قضائیه وحتی نیروی انتظامی فجایعی در این بازداشتگاه رخ داده و انقدر گسترده و دردناک بوده که شخص اول کشور خود شخصا دستور تعطیلی بازداشتگاه را صادر میکند.
به این فکرمیکنم ایا امکان دارد مانند انچه در امریکا رخ داد مستند سازان ایرانی هم بتوانند درباره کهریزک فیلمی بسازند وبه ابعاد مختلف این ماجرا بپردازند؟ ایا مسئولین عالی قضایی کشور, نیروی انتظامی و نماینگان مجلس و افرادی که مدتی در این بازداشتگاه اسیر بودند و شاهد اقدامات خلاف ان بودند جرات نشستن روبروی دوربین و سخن گفتن از ابعاد فاجعه را دارند؟

اگر این دو حادثه را باهم مقایسه کنیم قتل عام اعضای فرقه داوودیه با روایتی که در این فیلم از ان شده است درمقایسه با انچه درکهریزک اتفاق افتاده بسیار بزرگتروشنیع تراست, پس چرا درایران حتی اجازه نمیدهند خبرنگاران مطبوعات ازادنه به نقد انچه رخ داده بپردازند وقربانیان و خانواده های انان بتوانند از مسببان ان شکایت کنند؟
ایا این کمترین حق مردم نیست که بدانند در کشورشان چه میگذرد؟

فرق ازادی ایرانی که به گفته رئیس جمهوراسبق درحد نزدیک به مطلق است با ازادی امریکایی در همین مورد به سادگی روشن میشود, اینجا برای پوشاندن جنایات واقدامات خلاف مامورین حکومتی صحبت از امنیت ملی و ابروی نظام میشود تا مانع هرگونه تحقیق و اطلاع رسانی شوند , اما ان سوی دنیا دهها بلکه صدها خبرنگارمستقیما درهنگام عملیات پلیس درصحنه حضور دارند و بی هیچ مانعی به نقد عملکرد دولت میپردازند,

کاش مسئولین رسانه ناملی قبل از نمایش اینگونه برنامه ها که به ظن خودشان سفاکی و جنایت گری امریکا را نمایش میدهد میپرداختند, متوجه میشدند این فیلم بیش از انکه نمایانگر رزالت امریکا باشد نشاندهنده دموکراسی و حق ازادی بیان در امریکاست چیزی که در ایران جز مترسکی از ان باقی نمانده است....

۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

روزها وسالهای زیادی گذشت تا به خرداد 88 رسیدیم خرداد اشنا خرداد پر از حادثه خردادی که سالها قبل حماسه روز دومش در یادها مانده بود صحبت از یک تغییر بزرگ بود یک هیجان بزرگ انها که دوم خرداد را دیده بودند همه تصدیق میکردند که اینبار حادثه ای بزرگتر روی میدهد و من هم امده بودم تا جزئی از این حادثه باشم برای اولین بار میخواستم اگاهانه انتخاب کنم برای اولین بارم میخواستم از انتخابم دفاع کنم
چه بحث و جدلها نداشتم با انها که نا امید بودند انها که میگفتند انتخابات نیست وانتصابات است انها که میگفتند انکه انتخاب میکند رهبر است نه ملت من ولی به رهبر کشورم اعتماد داشتم میدانستم عده ای هستند که میخواهند رای مردم را بی اثر کنند عده ای که میخواهند جمهوری اسلامی نباشد و حکومت اسلامی باشد ولی مطمئن بودم ولی فقیه با انها نیست من هنوز به او اعتماد داشتم انها که مردم را دوست نداشتند انهایی که رای مردم برایشان بی ارزش بود را جدا از او میدانستم اقلیتی که همیشه در اقلیت بودند روزهای بزرگ خرداد گذشتند روزهایی که پارچه سبزی به دست بسته بودیم روزهایی که فریاد میزدیم رزوهایی که شاد بودیم ورزوهایی که امید داشتیم .
22 خرداد تلویزیون جمهوری اسلامی ارتباط مستقیم ستاد انتخابات کشور
دکتر دانشجو رئیس ستاد انتخابات کشور .....باور نمیکردم شب گذشته کاندیدای ما اعلام پیروزی کرده بود خاتمی تبریک گفته بود و ما با اطمینان خاطر به تلویزیون گوش میکردیم تا پیرزویمان را فریاد کنیم اما انگار همه چیز وارونه شده بود...
روزهای بعد سیاه بود بازهم تلویزیون فیلمهایی نشان میداد شبیه به روزهای انقلاب 57 زن ومرد پیر و جوان همه امده بودند اینبار نه برای سرنگونی حکومت اینبار امده بودند تا جمهوری اسلامی رایشان را پس دهد.
هنوز امید داشتم امیدم به رهبر بود همان ولی فقیه که میگفتند عادل است وامانتدار منتظر بودیم بیاید و بگوید رایتان محفوظ است و خیانتکاران مجازات میشوند بیاید ورسوا کند اقلیت کوچکی که رای مردم را برنمی تابیدند بیاید و...
او امد.
امد و گفت که احمدی نژاد پیروز است امد و گفت کاندیداهای مغلوب و هوادارانشان باید اورا به عنوان ئیس جمهور فبول کنند امد و گفت هرکه اعتراض کند وبه خیابان بیاید هرچه شود برعهده خودش است.
یک جای کار می لنگید نباید اینطور میشد همه انچه سالها در کتابهای دینی و معارف خوانده بودم که ولی فقیه عادل و است امانتدار ولی فقیه نایب امام زمان است همان امام زمانی که قرار بود بیاید وجهان را پر از عدل داد کند او هم امین است عادل
اما هرچه کلنجار میرفتم با خودم وبا ذهنیاتم با خودم وبا امیدی که به باد رفته بود نشد
این عدالت نبود
ولی فقیه ظلم کرده بود او به من و به خیلیها مثل من ظلم کرده بود و
من تغییر کردم همه تصاویر خوب و مقدس و ارمانی که از جمهوری اسلامی و ولی فقیه و حکومت اسلامی داشتم دور ریختم
حالا امروز دیکتاتوری میبینم که با شاهی که 30 سال قبل پدرانمان بیرونش کردند تفاوتی نداشت .

و امدم که بنویسم از اسرار از اسراری که سالها باورشان نداشتم.

۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

انکه طالب شناختن جهان است ابتدا باید خویشتن را بشناسد

بیست وچهارسال قبل در اذرماه سال 63 متولد شدم, مثل خیلی از هم سن وسالهای نسل سومی انقلاب 57که روزهای هیجان و تظاهرات و مرگ را ندیده بودند, انقلاب را از کتابهای تاریخ مدرسه مان اموختیم ,ان روزها معلم تاریخمان میگفت: ما انقلاب کردیم چون شاه به مردم ظلم میکرد ,جوانها را در زندانها شکنجه میکرد و میکشت, نفت را به رایگان به امریکا میداد, میگفت انقلاب کردیم چون امریکا سرمایه های کشورمان را به یغما میبرد.
خوب یادم هست ان روزها نوجوان 13یا 14 ساله ای بودیم, که با اشتیاق به سخنان معلم گوش میدادیم و در دلمان هرچه فحش و ناسزا بلد بودیم نثار شاه و امریکای مستکبر میکردیم ,
بزرگتر که شدیم از ولایت مطلقه فقیه برایمان گفتند, صفحه به صفحه کتابهای دینی و اندیشه اسلامی دبیرستان پر بود از کلمه های صقیل و نا مفهموم برای ذهن پرسشگر ما," ولایت مطلقه فقیه همان ولایت رسول الله است , ولی فقیه در عصر غیبت نایب وجانشین اوست وهمان اختیاراتی را دارد که امام بر مردم دارد."
از ان روزها و ان کتابها فقط سختی و شب بیداری شب امتحانش را به یاد دارم ,از کلمه به کلمه حفظ کردن جمله های نا مفهومی که روز امتحان باید تمام وکمال و بی یک کلمه نقص بر برگه ها مینوشتیم.
نظام مقدس جمهوری اسلامی بی هیچ نقطه مبهمی در ذهن من و هزارن نفر مثل من نقش بسته بود,
خط قرمز خود ساخته ای که ثمره همان کتابها و سخنرانیهای سالهای نوجوانیمان بود مجال نمیداد حتی فکر کنیم شاید ولی فقیه هم اشتباه میکند, شاید مقام معظم رهبری هم ظلم میکند!
فکر کردن برایمان معصیتی عظیم بود!
جمهوری اسلامی ایران چشم امید همه مظلومان جهان بود, جمهوری اسلامی ایران تنها حکومت واقعی بر مبنای اسلام حقیقی و نه اسلام امریکایی بود, چه به خودمان میبالیدیم وقتی استقبال به تعبیر صدا وسیمای اسلامی, پرشور مردم کشورهای افریقایی را از رئیس جمهورمان میدیدم و چقدر لبریز نفرت وکینه میشدیم هر گاه سخنان بازهم به تعبیر صدا وسیما, کینه توزانه و مداخله جویانه مقامات کشورهای مستکبر غربی را میشنیدیم.
ان روزها گذشت, تا به خرداد 76 رسید,
نوجوان بودیم وفارغ از دنیای سیاست, تا ان روز همه سیاسی کاریمان خلاصه میشد در این که با پدر یا مادر برویم و برگه رای را در صندوق سفید بیندازیم و کلی سرکیف بیاییم که ما هم در اینده کشورمان سهیم شدیم.
اما اینبار فرق میکرد, انگار مردی امده بود که جور دیگری حرف میزد, کنجکاوی نوجوانی مرا مجذوب حرفهای پدرو مادرم میکرد " خاتمی سید محمد خاتمی, میگن رای نمیاره, امروز میدون امام کلی دختردانشجوعکساشو گرفته بودنو شعار میدادن, خجالتم نمیکشیدن نمیدونی چه وضعی بود, اخرالزمون شده "...
اما خوب یادم هست مادر با همه نگرانی اش, با همه مسلمانی و اعتقادش, در برگه ای که من به صندوق انداختم, سید محمد خاتمی را نوشته بود...
سال 78 بود تابستان داغ و پر التهاب, 15 سالم بود و عاشق خواندن, از رمان و شعر گرفته تا تاریخ و سیاست و فلسفه! مشتری همیشگی اخبار تلویزیون بودم و مشترک روزنامه های اصلاح طلب, نشاط و طوس و امروز و خرداد و...
تیترها هنوز یادم هست ," قتلهای زنجیره های, اصلاح قانون مطبوعات, سعید امامی وتوقیف روزنامه سلام"
روزهای بعد تلویزیون جمهوری اسلامی فیلمهایی نمایش میداد که مرا یاد انقلاب 57 می انداخت, خیابهانهایی پر از دود, لاستیکهای اتش زده , نظامیان باتوم به دست وان طرف هم جوانانی که شعارهایی نامفهوم میدادند..
چند روز گذشت تا" اقا" سخنرانی کردند, در جمع هزاران نفری که به پهنای صورت اشک میریختند, از حرفهایش فقط یک جمله یادم مانده: حتی اگر پاره کردند عکس مرا شما کاری نکنید....
ادامه دارد.

۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

اغاز اسرار

سلام امده ام که از حقیقت سخن بگویم